طالبان با آب، «مشروعیت» میخرد؛ ایران با مماشات، «ویرانی»!
✍🏻امتداد-گروه اجتماعی: همزمان با شعلهور شدن کوره تابستان، توفانهای ۱۲۰ روزه سیستان و بلوچستان، میراث شوم سیاستهای آبی طالبان، زندگی سلکنان شرق ایران را به جهنم ریزگرد تبدیل کرده است. تصاویر ماهوارهای پرده از اقدام عمدی طالبان در انحراف آب هیرمند به سوی گودزره برمیدارد؛ جنایتی اکولوژیک که تالاب هامون را به بیابانی مرده بدل کرده است.
🔹این تنها حلقهای از زنجیره زیادهخواهی هیدروپولیتیک کابل علیه ایران است: از مصادره حقابه تاریخی با بند کمالخانی تا تهدید آب شرب دو میلیون مشهدی با آبگیری سد پاشدان بر هریرود. طالبان تشنه آب نیست، تشنه قدرت است و چیزی جز آب برای چانهزنی در ویترین دیپلماسیاش ندارد. در حالی که سیستانِ تشنه، پیکرش با تانکرهای پلاستیکی تیمار میشود، طالبان بهجای پاسخگویی به تعهدات آبی، با احداث سدهایی همچون کمالخان بر هیرمند، تنها راه تنفسی تالاب هامون را مسدود کرده است. چشمان ایران هنوز درگیر دود و شنزارهای برخاسته از هامون خشکیده است که پروژه جدیدی با نام «پاشدان» در بالادست رودخانه هریرود در افغانستان بهراه افتاده است؛ پروژهای که مستقیماً گلوی مشهدِ دو میلیوننفری را هدف گرفته، آن هم در شرایطی که مخازن سدهای «دوستی»، «ارداک»، «طرق» و «کارده» به زیر خط هشدار ۹ درصد رسیدهاند. آمارهای رسمی نشان میدهد که بارندگیها در مشهد ۳۸ درصد نسبت به میانگین بلندمدت کاهش داشته، و این یعنی بحران نه در راه است، که از درون خانه فریاد میزند.
🔹طالبان تنها به تحکیم سدها قناعت ندارد؛ او دارد ساختار قدرتش را بر بستر رودخانهها پیریزی میکند. از پاشدان که بگذریم، پنج سد دیگر نیز در بالادست هریرود طراحی شدهاند تا نه تنها آب را حبس، که دیپلماسی منطقه را در مشت کابل قفل کنند. از «سلما» تا «پاشدان» و از کمالخان تا سدهای نوپای دیگر، افغانستان خود را مالک بیچونوچرای رودهایی میداند که سالها منبع حیات شرق ایران بودهاند. در این میان، نشست اخیر «مجمع گفتوگوهای تهران» با حضور امیرخان متقی بیشتر به صحنهای از نمایش سیاسی بدل شد؛ جایی که طالبان لبخند زد اما تعهدی امضا نکرد، وعده داد اما آبی نفرستاد. سیاستگذاران ایرانی هم که بیشتر به اصول «مدارا و مماشات» خو کردهاند، از ابزارهای بینالمللی برای پیگیری حقوق آبی ایران بهرهای نگرفتهاند.
🔹سکوت دیپلماسی ایران در برابر دیوارهای بتنی و بیرحم طالبان، نه نشانی از بلوغ سیاسی، که علامت خطرناکی از انفعال است. در سالهای گذشته، حتی در دوره اشرف غنی، تهران نتوانست حقوق آبی هیرمند را احیا کند. در غیاب یک توافقنامه مدون درباره رودخانه هریرود، عملاً راهی برای الزام افغانستان به رعایت حقوق بینالملل باقی نمیماند. کنوانسیونهای بینالمللی میگویند که هیچ کشوری نباید با بهرهبرداری در قلمرو خود به دیگران آسیب برساند، اما این قانون روی کاغذ است و آنچه در عمل جریان دارد، قدرتنمایی با سد و خفقان با آب است. حقیقت این است که آب دیگر تنها مایع حیات نیست؛ به اهرم سیاسی بدل شده است، به ابزار معاملهای که در آن، ایران بارها بازنده بوده است.
🔹از سد دوستی که روزی نماد همکاری ایران و ترکمنستان بود، امروز تنها نامی مانده، بیآنکه آبی در آن جاری باشد. ایران، هرچند بر روی این سد برای نجات خراسان حساب باز کرده بود، اکنون باید نظارهگر پروژههایی باشد که به جای دوستی، به خشکی ختم میشوند. در نتیجه تراژیک این انفعال، هامون در حال احتضار، سیستان در حال فرسایش و امنیت آبی شرق ایران در سراشیبی سقوط است و آنچه که آب با خود برده، شاید هیچگاه باز نگردد…
امتداد
@emtedadnet