عنوان: عواقب حمله نظامی آمریکا به ایران
نویسنده : سید حسین موسویان
تاریخ اول تیر ۱۴۰۴
خلاصه:
* هدف اصلی نتانیاهو از حمله به ایران، نه تنها نابودی صنعت هسته ای بلکه سرنگونی حکومت، ایجاد بیثباتی، و تبدیل ایران به کشوری شکستخورده مانند سوریه، لبنان و لیبی، و در نهایت تجزیه آن است.
* پیامدهای حملات نظامی آمریکا و اسرائیل برای سالها گریبانگیر منطقه و فراتر از آن خواهد بود.
* تله نتانیاهو:
اسرائیل از ابتدا حمله به ایران را با آمریکا، اروپا و ناتو هماهنگ کرده و جنگ را با حمایت مستقیم و غیرمستقیم آنها ادامه داده است.
* نتانیاهو از دهه ۱۹۹۰ تلاش کرده آمریکا را وارد جنگ با ایران کند، اما همه رؤسای جمهور پیشین آمریکا از این تله گریختند.
* ترامپ در دور اول ریاست جمهوری خود تحت فشار نتانیاهو، توافق هستهای ایران — که با قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل تصویب شده بود — را لغو کرد و در آغاز دور دوم ریاست جمهوری خود، تأسیسات هستهای ایران را هدف حمله نظامی قرار داد.
* این حمله پس از توافق نماینده ویژه ترامپ، استیو ویتکاف وعباس عراقچی، بر سر آغاز مذاکرات هستهای در عمان و ایتالیا، صورت گرفت. آنها در مورد اصول توافق همچون همکاری ایران با آژانس، صدور یا تبدیل ذخائر غنی شده سطح بالا و کاهش سطح غنی سازی به زیر ۵٪؛ به توافق رسیدند.
* اما ناگهان پس از تماس نتانیاهو با ترامپ، آمریکا با تغییر ۱۸۰ درجهای، خواستار تعطیلی کامل برنامه غنیسازی صلحآمیز ایران شد.
* این تغییر، روند توافق را تا انقضای مهلت دوماهه ترامپ متوقف کرد — و در حالی که دور ششم مذاکرات قرار بود در روز ۶۳ برگزار شود، اسرائیل در روز ۶۱ حمله خود به ایران را آغاز کرد. این همان تلهای بود که اسرائیل برای کشاندن آمریکا به جنگ با ایران بود.
شکست اسرائیل*
* تصمیم آمریکا برای حمله به ایران نشان میدهد که اسرائیل نهتنها در عملیات نظامی ۱۰ روزه خود شکست خورد، بلکه در آستانه فروپاشی بود. اگر اسرائیل دچار بحران نبود، آمریکا مداخله نمیکرد.
بی اعتباری معاهده آن پی تی
* تمام گزارشهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی و نهادهای اطلاعاتی آمریکا طی ۲۰ سال گذشته تأیید کردهاند که هیچ مدرکی دال بر نظامی بودن برنامه هستهای ایران وجود ندارد.
* نکته کلیدی آن است که هیچ تهدید فوری و جدی برای توجیه حمله نظامی وجود نداشت. ادعای داشتن ذخایر کافی برای ساخت ۱۰ بمب ظرف دو هفته، تنها نیمی از واقعیت است. نیمه دیگر آن است که حتی اگر ایران تصمیم به ساخت بمب بگیرد، ساخت سامانههای پرتاب مانند کلاهک هستهای، یک تا دو سال زمان میبرد.
* انپیتی؛ ابزار سیاسی
* این نخستین بار است که دو کشور مسلح به سلاح هستهای، به کشوری فاقد سلاح هستهای حمله نظامی کردهاند. این امر نشان میدهد که معاهده منع گسترش (NPT) برای آمریکا و اسرائیل صرفاً ابزاری سیاسی بوده است.
* حمله آمریکا به ایران نقض آشکار منشور سازمان ملل است. وزیر خارجه ایران گفت: ایالات متحده، بهعنوان عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل، با حمله به تأسیسات صلحآمیز هستهای ایران، نقض جدی منشور سازمان ملل، حقوق بینالملل و انپیتی را مرتکب شده است.
* تیم امنیت ملی ترامپ یا نتوانست پیامدهای حمله نظامی را ارزیابی کند، یا نتوانست ترامپ را از این کار باز دارد.
* استراتژی هستهای جدید
* در هر صورت، این رویداد میزان نفوذ نتانیاهو بر کاخ سفید را بیشتر آشکار کرد. بانی واتسون کولمن، نماینده کنگره آمریکا گفت: “این جنگ برای بقای سیاسی نتانیاهو تحریک شد و ترامپ داوطلبانه قدرت نظامی آمریکا را برای ادامه آن در اختیار او گذاشت. آمریکا ارتش نیابتی کسی نیست و سربازان ما ابزار معامله نیستند.”
* حملات دو کشور هستهای نشان داد که انپیتی نهتنها بیارزش، بلکه مضر است. کشورهایی مانند کره شمالی، هند، پاکستان و اسرائیل که این معاهده را نپذیرفته و سلاح هستهای تولید کردهاند، از حمله نظامی در امان ماندهاند.
* بنابراین طبیعی است که ایران پس از حمله نظامی اسرائیل و آمریکا، در استراتژی هستهای خود، از جمله ادامه عضویت در انپیتی، تجدیدنظر کند.
* ایران متحمل خسارات جبرانناپذیری شده، اما تبعات منفی این حمله محدود به ایران نیست — بلکه به آمریکا نیز آسیب خواهد زد و صلح و امنیت منطقهای را به خطر خواهد انداخت. این جنگ ممکن است هیچ برنده یا بازنده روشنی نداشته باشد.
* در عوض، ایران و اسرائیل، به همراه آمریکا، با چشمانداز نابودی متقابل، بیثباتی منطقهای و آسیبهای ملی بلندمدت روبهرو هستند. در چنین شرایطی، همه طرفها بیشتر از آنچه بهدست آورند، خواهند باخت.
* جامعه بینالمللی باید قاطعانه برای کاهش تنشها اقدام کند. در غیر این صورت، خطر فرو رفتن خاورمیانه — و شاید فراتر از آن — در یک جنگ فاجعهبار وجود دارد.
https://www.middleeasteye.