انصاف نیوز، دکتر محمدعلی عبداللهی، استاد فلسفه دانشگاه تهران
وطن عزیز ما ایران در جنگ است. جنگی که ما آغازش نکردهایم. آنچه اکنون ملت ایران در حال انجام آن است دفاعی سرنوشت ساز از هویت جمعی و یا روح جمعی ایران است. مفهوم “روح جمعی ” اکنون بیش از هر زمان دیگری برای ملت ما محسوس و معلوم است.
انچه در این آنِ از زمان بر اهل فکر حتم است برساخت و یا شرح و بسطِ مفاهیمی است که بهترین تبیین را از وضع و حال اکنونِ ما بدست میدهند. در جنگهای مدرن برخلاف جنگهای کلاسیک پیروز ی در کفِ کسی است که در جنگ روایتها و جنگ رسانهها دست برتر دارد. جنگِ روایتها و رسانهها در حقیقت جنگِ برساختِ مفهومهای کلیدی و موثر است. روح جمعی یکی از همین مفهومهای کلیدی است. مفهومِ “روح جمعی” را من در برابر مفهوم “انشقاق” به کار میبرم. مدعای اصلی من در حقیقت این است که “قوم و ملتی در تاریخ سربلند و پایدار میماند که از روح جمعی برخوردار است”. من از بن دندان به این گزاره باور دارم. “روح جمعی ” همان اکسیری است که در بُن لایههای فردی و جمعی یک ملت ساری و جاری است. جنگشان و صلحشان، هنرشان و معماریشان، فلسفه و حکمتشان، ادبیات و تاریخشان، همه چیزشان یکسره نمایش روح جمعی آنان است.
این سخن در باره مفهوم “انشقاق” نیز درست است. مقصودم این است ملتی که دچار انشقاق میشود روح جمعی خود را از دست میدهد. انشقاق در همه شئون حیات یک ملت حتا فکر و باورهایش هویدا میشود. برای نمونه مورخان فلسفه به این نکته اشاره کردهاند که ظهور فلسفههای کانت و هگل در قرن هیجدهم نتیجه نبود روح جمعی در آلمانِ آن زمان است. فاصله پرنشدنی نومن و فنومن در فلسفه کانت، تفسیر تاریخ، پیدایی و صیرورت پدیدهها برپایه منطق دیالکتیک (سه گانه تز، آنتی تز وسنتز) در فلسفه هگل نتیجه انشقاقی است که آلمان گرفتار آن بود.
نکته مهم اما این است که روح جمعی همزاد یک ملت نیست تا از آن جدا ناپذیر باشد. عناصری وحدت بخش دریک قوم باید باشد تا روح جمعی پدید آید. به بعضی از عناصر سلزنده روح جمعی اشاره میکنم :
وطن . هیچ قوم وملتی بدون داشتن سرزمین به استقرار ، ثبات و روح جمعی دست پیدا نمی کند.من از مفهوم وطن دراینجا چیزی را قصد کرده ام که برپایه سرزمین شکل می گیرد وبخشی از روح جمعی یک ملت می شود. وطن چون مادری مهربان تمام فرزندان خود را در آغوش میکشد. فرزندان که اهمیت آرامش بخش مادر را به خوبی فهم میکنند تمام تلاش خود را در کار میکنند تا از مادر خود محافظت کنند حتا اگر به قیمت جانشان تمام شود. وقتی وطن میدان تاخت و تاز دشمن میشود، فرزندان گِرد او به وحدت می رسند و از آن دفاع میکنند. روح جمعی بدون داشتن وطن بیمعنا است.
پایتخت . وطن باید قلبی تپنده و وحدت بخش داشته باشد تا روح جمعی را چون خونی تازه در رگهای شهرها، روستاها و اقلیمها جاری کند. مفهوم پایتخت بیشک یکی از نمادهای روح جمعی یک قوم و ملت است. نقش پایتخت در روح جمعی یک ملت به اندازهای مهم است که دشمن تمام تلاش خود را در کار میکند تا پایتخت را ناامن کند و از این راه بتواند وحدت و روح جمعی یک ملت را در هم بشکند. تجزیه سرزمین وقتی صورت میگیرد که مرکزیت پایتخت در هم میشکند.
رهبری واحد و مقتدر . نقطهی کانونی روح جمعی، مغز متفکر و راهبر آن است. قوام روح جمعی یک ملت به این است که راهبر و فرماندهای داشته باشد. رهبر و فرمانده به مثابه سر و مغز یک ملت است. با اینکه رهبرِ جامعه قدرت خود را از فرد فرد یک ملت میگیرد در عین حال ضامن قدرت و کارایی روح جمعی آنان است. در صورتی روح جمعی صورت نهایی به خود میگیرد که تک تک افراد جامعه پیرامون یک رهبر جمع شوند. با چنین کاری افراد قدرت جمعی خود را در رهبر متمرکز میکنند و رهبر نیز ضامن وحدت و روح جمعی آنان است.
به هر میزان که یکی از این عناصر در میان ملتی سست باشد انشقاق در رگ و پیوند آن رخنه میکند و روح جمعی به همان میزان از بین میرود.
کسانی که با تاریخ ایران آشنایند میدانند که روح جمعی ملت ایران از آغاز تا کنون توانسته است ایران را به عنوان یک ملت حفظ کند. اکنون دشمن روح جمعی ملت ایران را نشانه گرفته است. ببینید وقتی رییس جمهور نابخرد امریکا از روی غرور و البته نادانی میگوید ایران باید تسلیم شود، روح جمعی ما را نشانه میگیرد.
اکنون بر ما است که چون نیاکان خود با تمام وجود از روح جمعی ایران نگهداری کنیم. وظیفه تاریخی اکنون و اینجای ما این است که نخست مامِ وطن را چون نگینی در بر گیریم، دوم مرکزیت ایران را حفظ و از تکه تکه شدن آن جلوگیری کنیم و سوم همه پشت سر رهبر، صدایی واحد را انعکاس دهیم. در چنین شرایطی پیروزی از آنِ ما خواهد بود. شک ندارم که مردم ایران بار دیگر از این آزمون دشوار سربلند بیرون خواهد آمد.
@ensafnews