✍امتداد- گروه سیاسی: در روزهای اخیر، و بعد از آتش بس ایران و اسرائیل شاهد رشد دوباره جریان «خالص ساز» هستیم که این بار با نقاب حمله به توده های مردم و تشبیه «وطن» به «آغل» حیوانات سر بر آورده است. این جریان، که خود را هسته سخت و وفادار به نظام میداند، با این پیشفرض عمل میکند که تنها تفکر آنها شایستگی حمایت و اعتماد نظام را دارند و نیازی به بهرهگیری از ظرفیتهای گروههای منتقد یا حتی در میانه هر جنگی هم نیست. این تفکر، که ریشه در نوعی خودبسندگی و انحصارطلبی سیاسی دارد، نهتنها به انزوای گفتمانی منجر میشود، بلکه میتواند تبعات خطرناکی برای مشروعیت و پایداری نظام سیاسی به همراه داشته باشد.
ریشههای گفتمان آغلسازی
🔹گفتمان آغلسازی که نمود روشن آن با اظهارات اخیر یکی از مسئولان صداوسیما مشاهده شد، بر این باور استوار است که نظام تنها باید به نیروهای کاملاً همسو متکی باشد. این جریان، هرگونه نقد یا تفاوت دیدگاه را بهعنوان تهدیدی برای نظام تلقی میکند و بهجای استفاده از ظرفیتهای متنوع اجتماعی و سیاسی، به دنبال محدود کردن دایره حامیان به یک گروه خاص است. این نگاه، که خود را «هسته سخت» نظام میخواند، در واقع به دنبال حذف هرگونه تکثرگرایی در سپهر سیاسی است و معتقد است که نظام بدون توجه به حمایتهای گستردهتر مردمی نیز میتواند به حیات خود ادامه دهد. پیشتر نیز همین تهدید از زبان یکی از افراد نزدیک به این جریان بر زبان جاری شده بود.
🔹این جریان، شادمانی از حمایت گروههای منتقد یا حتی معتدل را نشانه ضعف میداند و به حاکمیت توصیه میکند که نیازی به نمایش پشتوانه مردمی گسترده ندارد. این دیدگاه، در حقیقت، ریشه در نوعی ترس از تکثر و مشارکت حداکثری دارد؛ ترسی که از باز شدن فضا برای حضور صداهای متنوع و احتمال به چالش کشیده شدن انحصار سیاسی ناشی میشود.
پیوند آغلسازی با مشارکت حداقلی
🔹یکی از بارزترین نمودهای این گفتمان را میتوان در رویکرد آن به انتخابات مشاهده کرد. جریان خالصساز، با تأکید بر تأیید صلاحیت صرفاً نیروهای همسو، به دنبال حذف رقابت واقعی و کاهش مشارکت مردمی در هر انتخاباتی بود. این جریان معتقد است که نیازی به حضور گسترده مردم نیست و نظام میتواند با تکیه بر همان «هسته سخت» به حیات خود ادامه دهد. این نگاه، مشارکت حداقلی را نهتنها تهدید نمیبیند، بلکه آن را بهعنوان نشانهای از خلوص و وفاداری به اصول نظام تبلیغ میکند.
🔹اما این رویکرد، در بلندمدت، میتواند به کاهش مشروعیت نظام در میان تودههای مردم منجر شود. مشارکت گسترده مردمی، حتی اگر همراه با نقدهایی به حاکمیت باشد، نشانهای از پویایی و مقبولیت نظام است. محدود کردن این مشارکت به بهانه خالصسازی، در واقع به معنای قطع ارتباط با بخشهای وسیعی از جامعه است که ممکن است با وجود انتقادات، همچنان به اصل نظام وفادار باشند.
مخاطرات آغلسازی برای آینده نظام
گفتمان آغلسازی، با تأکید بر انحصار و حذف دیگران، چند خطر اساسی را ایجاد خواهد کرد:
کاهش سرمایه اجتماعی: حمایت گروههای منتقد، حتی اگر مشروط باشد، میتواند نشانهای از مقبولیت نظام در میان اقشار مختلف باشد. نادیده گرفتن این حمایتها، به معنای از دست دادن سرمایه اجتماعی است.
ایجاد شکاف در جامعه: تأکید بر خالصسازی، جامعه را به دو قطب «خودی» و «غیرخودی» تقسیم میکند.
تضعیف پشتوانه مردمی: هر نظام سیاسی برای بقای خود به پشتوانه مردمی نیاز دارند.
انزوای گفتمانی: گفتمان آغلسازی، با حذف صداهای متنوع، نظام را از ظرفیتهای فکری و سیاسی محروم میکند. نقدهای سازنده، حتی اگر تند باشند، میتوانند به اصلاح و بهبود عملکرد نظام کمک کنند. اما این جریان، با حذف این صداها، نظام را در یک فضای بسته و محدود گرفتار میکند.
راه برونرفت
🔹برای مقابله با این گفتمان، حاکمیت نیازمند بازنگری در رویکرد خود به مقوله مشارکت و تکثر سیاسی است. بهجای تأکید بر خالصسازی، باید فضایی برای حضور صداهای متنوع ایجاد شود و امروز بعد از آتش بس شاید بهترین فرصت برای این کار باشد. این به معنای پذیرش بیقیدوشرط همه دیدگاهها نیست، بلکه به معنای ایجاد فضایی است که در آن گروههای مختلف، حتی با وجود انتقادات، بتوانند در چارچوب نظام فعالیت کنند.
🔹در نهایت، نظام سیاسی ایران، با چالشهای داخلی و خارجی متعددی مواجه است. در چنین شرایطی، تکیه بر یک گروه خاص و نادیده گرفتن ظرفیتهای دیگر، نهتنها به تقویت نظام کمکی نمیکند، بلکه میتواند به انزوای سیاسی و اجتماعی آن منجر شود. پذیرش تکثر و استفاده از حمایتهای گستردهتر، حتی اگر همراه با نقد باشد، نشانهای از قدرت و اعتمادبهنفس نظام است، نه ضعف آن.
امتداد
@emtedadnet