✍️مسعود کاظمیان کارشناس امنیت ملی، در یادداشتی برای جماران نوشت:
🔸ریشههای این عملیات را باید در استثمار اقتصادی شرکت نفت ایران و انگلیس (AIOC) جستوجو کرد. این شرکت که به عنوان یک نهاد حیاتی برای امپراتوری بریتانیا عمل میکرد، درآمد حاصل از مالیات و ارز خارجی قابلتوجهی را به خزانه بریتانیا واریز میکرد. اما شرایط کاری در آن بسیار نامطلوب، تبعیض نژادی رایج و سهم ایران از سود بسیار اندک بود. این امر، نارضایتی عمیق عمومی را در پی داشت که با اعتصابات گسترده کارگری، به یک جنبش ملیگرایانه قدرتمند تبدیل شد.
🔸در این میان، سیاست خارجی دوگانه ایالات متحده نقشی کلیدی ایفا کرد. در حالی که مقامات آمریکایی به صورت عمومی از استقلال ایران حمایت میکردند، بریتانیا به طور مداوم برای متقاعد کردن آمریکا به مداخله نظامی پافشاری میکرد. دولت هری ترومن از این اقدام خودداری میکرد، اما با روی کار آمدن دوایت آیزنهاور، رویکرد آمریکا به طور محسوسی تغییر کرد. نگرانی از نفوذ شوروی و تهدید منافع نفتی آمریکا در منطقه، آیزنهاور را متقاعد ساخت که منافع ژئوپلیتیک بر اصول دموکراتیک ارجحیت دارد و او با طرح بریتانیا موافقت کرد.
🚨کودتای ۲۸ مرداد نتیجه یک همگرایی برنامهریزیشده و دقیق میان سرویسهای اطلاعاتی و دیپلماتهای آمریکا و بریتانیا بود. این عملیات که با هدف سرنگونی دولت ملی دکتر مصدق طراحی شد، فراتر از یک همکاری ساده، یک ائتلاف راهبردی پنهان بود که از مراحل اولیه شکلگیری بحران آغاز شد.
* متقاعدسازی و طراحی مشترک:
👈در حالی که دولت ترومن در ابتدا با مداخله نظامی مستقیم مخالف بود، مذاکرات محرمانه میان مقامات آمریکایی و بریتانیایی ادامه داشت. بریتانیا به طور مکرر استدلال میکرد که مصدق به دلیل خصلت «مردد و بیثبات» خود، قادر به مقابله با حزب توده نیست و تنها راه نجات ایران از «خطر کمونیسم»، جایگزینی او با یک دولت قاطع است.
👈مقامات آمریکایی از جمله پل نیتز، یکی از شرکتکنندگان در این مذاکرات، پیشنهاد دادند که ابتدا شبکه نفوذ بریتانیا در ایران را با یک «عملیات آزمایشی» علیه حزب توده، بدون برکناری مصدق، محک بزنند. اما این ایده رد شد، زیرا به اعتقاد انگلیسیها، عوامل داخلی تنها در صورتی حاضر به همکاری بودند که هدف نهایی، سرنگونی مصدق باشد. با روی کار آمدن دولت آیزنهاور و برادران دالس، این همگرایی به سرعت شکل گرفت و طرح عملیات آژاکس توسط سازمانهای اطلاعاتی دو کشور نهایی شد.
🚨یکی از بزرگترین ضعفهای داخلی در آن دوره، شکاف گفتمانی و عدم قاطعیت در رهبری بود. در حالی که دکتر مصدق به شدت به اصول سلطنت مشروطه پایبند بود، وزیر خارجهاش، دکتر فاطمی، در روزهای پس از کودتای ۲۵ مرداد خواهان برقراری جمهوری بود. این تضاد، سردرگمی در میان حامیان را افزایش داد. پس از شکست کودتای اول، مصدق با صدور فرمان منع تجمعات، عملاً قویترین ابزار دفاعی دولت یعنی نیروی مردمی را از صحنه خارج کرد. این بیتصمیمی، زمینه را برای کودتای دوم که با خشونت سازمانیافته اوباش و نظامیان همراه بود، فراهم ساخت.
🚨این واقعه درسی کلیدی برای هر دستگاه امنیتی است: تهدیدات امنیت ملی همواره از مرزهای جغرافیایی آغاز نمیشوند؛ بلکه اغلب از درون و از طریق شکافهای اجتماعی و سیاسی شکل میگیرند. این تجربه درسی بنیادین در حوزه جنگهای پنهان بود و نشان داد که چگونه با تضعیف انسجام داخلی میتوان یک دولت ملی را سرنگون کرد./ جماران
🔆 متن کامل این یادداشت را در جماران بخوانید:
https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1678921
🇮🇷 @jamarannews