📌 با آنکه جمهوری اسلامی همچنان از شبکههای نفوذ در عراق برخوردار است، تواناییاش در بهکارگیری ابزارهای نظامی و سیاسی در این کشور بهطور محسوسی کاهش یافته است
♦️ در جنگی سرنوشتساز در خاورمیانه، که جمهوری اسلامی سالها برای آن برنامهریزی کرده بود، نیروهای نیابتی و شبهنظامیان وابسته به رژیم جمهوری اسلامی چون سرابی بیرمق ظاهر شدند: حزبالله زمینگیر شد، رژیم اسد فروپاشید، جنبش حماس در محاصره جنگ گرفتار است و حوثیهای یمن تنها به پرتاب موشکهایی بیاثر بسنده میکنند. از همه مهمتر اینکه گروههای شبهنظامی، که تهران از زمان اشغال عراق در سال ۲۰۰۳ آنها را مسلح و حمایت کرده بود، در جریان جنگ ۱۲روزه اخیر، کاملا سکوت اختیار کردند و بیطرفی را در پیش گرفتند.
در حالیکه موشکها و پهپادها به سمت قلب ساختار قدرت جمهوری اسلامی، شخصیتهای کلیدی و تاسیسات هستهایاش شلیک میشدند، اردوگاههای شبهنظامیان و مقرهای فرماندهانشان در عراق تنها تماشاگر بودند. سهم عراق از حمایت از عمدهترین متحدش (جمهوری اسلامی) به چند بیانیه رسانهای و انتشار پیامهای نمادین در فضای مجازی محدود شد. آیا این رویکرد به معنای آغاز جدایی بغداد از محور تهران است؟
اگرچه در شماره قبلی این نشریه (المجله) در مقالهای با عنوان «تغییر در معادلات بغداد؛ آیا فشار آمریکا میتواند نفوذ جمهوری اسلامی را در هم بشکند؟»، به موضوع افول نفوذ جمهوری اسلامی در خاورمیانه پس از درگیری تهران، تلآویو و واشینگتن پرداخته بودیم، اما مطلب این شماره بر عراق متمرکز است؛ کشوری که به دلایلی همچون حجم بالای سرمایهگذاریهای جمهوری اسلامی، حضور فعال آمریکا، و نقش استراتژیکش بهمنزله «دروازه شرقی جهان عرب»، هر تحول آن بازتابی گسترده بر منطقه و نظم نوین خاورمیانه دارد.
🖊 دیدگاهی از ابراهیم حمیدی
@indypersian