🔴 اولین هزینه بستن دست دولت اصلاحطلب در مذاکره است و سپس گشودن دستهای تندروهایی که دولت پزشکیان را در برابر نظام سیاسی قرار میدهند
🔴 مسئولیت تاریخی اصلاحطلبان، قرار گرفتن پشت سر رئیسجمهور و یاری دادن به نهاد سیاست خارجه و امنیت ملی کشور با مشورت و حمایت است
✍️ محمد قوچانی، رئیس کمیته سیاسی حزب کارگزاران سازندگی ایران در سرمقاله جدیدترین شماره روزنامه سازندگی نوشت:
🔸براساس پیچیدگیهای سیاسی، احزاب سیاسی به خصوص آنها که منتخبشان بر سر کار است و به نوعی با اغماض حزب حاکم در قوه مجریه به حساب میآیند، درحالی که حزب نیستند و جبههاند و درحالی که حاکم نیستند، اپوزیسیون به حساب میآیند چرا باید وارد عرصهای شوند که جز هزینه، نتیجهای برای خود و دولت و کشور ندارد؟
🔻هزینه اول؛ بستن دست دولت اصلاحطلب در مذاکرهای است که طرف مقابل تاکنون هیچ وعدهای برای لغو همه تحریمها نداده است و بهای این سازش را فقط یک صلح مسلح میداند. در میان مذاکره، حمله میکند، صلای پیروزی طرف مقابل را نه به مصالحه که به تسلیم فرا میخواند. بدیهی است، میتوان در ریشهیابی علل این وضع و آسیبشناسی گذشته، صدها صفحه نوشت اما در وضع کنونی اصلاحطلب و اصولگرا و حتی بیرون از آن شهروندان عادی چه بسا ضد هر دو جریان در معرض یک جنگ ناجوانمردانه هستند. مذاکره بدون نیروی بازدارنده چه مادی و چه معنوی و چه سلاح و چه رای ملت، معنایی جز تسلیم ندارد و دولتی که رئیس آن مسعود پزشکیان از اصلاحطلبان است باید با دست پر وارد مذاکره شود و خالی کردن دستهای او خردمندانه نیست.
🔻هزینه دوم؛ گشودن دستهای تندروهایی است که دولت پزشکیان را در برابر نظام سیاسی قرار میدهند درحالی که اصل مذاکره در هماهنگی با نظام و نیز سران قوا و نیروهای مسلح از سوی رئیسجمهور رسماً و علناً پذیرفته شده است. رئیسجمهور اخیراً جواب محکمی به تندروهایی چون مدیر روزنامه کیهان داده است و حتی اصولگرایان میانرو، خود پاسخ اصولگرایان تندرو در جبهه پایداری و جریان جلیلی را دادهاند. در واقع هر نوع چپ روی ائتلاف بزرگتر، که در قالب وفاق ملی دستکم در مذاکرات خارجی را شکل داده است از بین میبرد. جبهه پایداری- جلیلی که با انتخاب علی لاریجانی زیر ضرب قرار گرفته است را از کنج خارج میکند و جبهه اصلاحات را زیر ضرب میبرد. پیشنهادهایی از نوع بیانیه اخیر جبهه اصلاحات بر فرض دقت و مصلحت میتوانست در صورت نامه سربسته به رئیسجمهور یا دیگر مقامات سیاست خارجی و امنیت ملی به باز شدن باب بحث منجر شود. به شرط آنکه از نوع فشار از پایین و چانهزنی در بالا تلقی نشود.
🔻هزینه سوم اما، تشدید بدگمانی سیاسی پس از همبستگی ملی اخیر در برابر تجاوز خارجی است. درحالی که با حمایت همه سران اصلاحات از ملت و ملیت و دولت و کشور در جریان جنگ 12روزه امید به راهبرد وفاق ملی بیش از پیش شده بود و حاکمیت در نظر احساس میکند باید برای اصلاحات حساب تازهای باز کند، مواضعی که این امید را- ولو اندک- کم کند به سود اصلاحات و از جمله جبهه اصلاحات نیست. وقتی نظام سیاسی در عالیترین سطح، پذیرای رهبران جبهه اصلاحات میشود و مقامات کشوری، خود را شنونده اصلاحطلبان نشان میدهند، آیا برای ارائه مشاورههای میهندوستان، راه بهتری وجود ندارد؟
✅ دولت ایران به ریاست مسعود پزشکیان اگر حتی به معنای ناب کلمه اصلاحطلبانه نباشد، نزدیک به اصلاحات و نامزد برنده جبهه اصلاحات است و رئیسجمهور با جلب اعتماد نظام سیاسی در راس قوای سهگانه و شورایعالی امنیت ملی تنها فردی است که میتواند با توافقسازی، اجماعسازی به پشتوانه رای ملت، حمایت از حاکمیت، روش یا موضوع مذاکرات جلوی جنگ را بگیرد و صلحی پایدار را برقرار سازد.
✅مسئولیت تاریخی اصلاحطلبان، قرار گرفتن پشت سر رئیسجمهور و یاری دادن به نهاد سیاست خارجه و امنیت ملی کشور با مشورت و حمایت است و در این راه انزوای جنگطلبان داخلی و خارجی یک ضرورت است که تنها با تقویت نیروی بازدارندگی مادی (قدرت دفاع مسلحانه) و معنوی (قدرت رای مصلحانه) ممکن است. میتوان برای حفظ حقوق هستهای ایران و تناسب آن با صلح، توسعه، رفاه و آزادیهای سیاسی و از همه مهمتر، استقلال کشور راهحلهای تکنیکی بسیاری به صورت سربسته و حتی سرگشاده نوشت و خود را در جای دیپلماتها و مذاکرهکنندگان کشور قرار داد و فکر کرد: چه میتوان داد و چه میتوان گرفت؟
✅ اما آنچه مسلم است اینکه هرگز نباید به دوستان نادان (تندروهای داخلی) و دشمنان دانا (جنگطلبان خارجی) بهانه داد.
🔆 متن کامل این یادداشت را در جماران بخوانید:
https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1678935
🇮🇷 @jamarannews