🔺زانوهایمان سست است، اما سرمان بالاست
🔹زمستان پارسال 30 سال را رد کرده بود و با همسرش برنامه داشتند تا کمکم کودکی را به جمع خانواده دو نفره خود اضافه کنند. جنگ اما همه چیز را ویران کرد. در آخرین روزهای بهار، وقتی اسرائیل آتش خود را رو به آسمان ایران گشود، برای امدادرسانی به مردم آسیبدیده در محله چیتگر تهران اعزام شده بود که شلیکهای یک پهپاد، جان عزیزش را گرفت. «مجتبی ملکی» یکی از چهار امدادگر هلالاحمر بود که 26 خرداد برای مداوای زخمیهای انفجارهای محله چیتگر تهران اعزام شده بود، اما دیگر هیچوقت به خانه برنگشت.
🔹حالا محمد ملکی، پدرش میگوید که در غم تو زانوهایمان سست شده اما سرمان بالاست و تمرین صبر میکنیم. اکرم صانعی مادرش نیز او با توضیح آخرین مأموریت پسرش، غمگین اما متین و صبور بغضش را کنترل میکند: «پسرم همراه یک تیم دیگر برای مداوای زخمیهای انفجاری در چیتگر اعزام شده بود که پهپادها به اورژانسی که او در آن بود حمله کردند.