دست و پاهای قطع شده در باغچه اهالی
✍🏻هممیهن-الناز محمدی و سارا سبزی
🔹گوشی همراه امیر اگر نیمهشب سوم تیرماه شارژ داشت، او حالا مرده بود. مثل 16 همسایه دیگرشان که ساعت 1:14 نیمهشب، سه موشک اسرائیل، جانشان را گرفت. «آستانه» در همه 12 روز گذشته که حرف جنگ همهجا را برداشته بود، هنوز روی خوش داشت. مردم صدای چندانی هم از اطراف نشنیده بودند. خبرها اما از میان جنگلها، رودها و دریا گذشته و به آنها رسیده بود.
🔹نیمهشب سهشنبه اما برای آنها که کمتر صدای بمب و موشک شنیده بودند، یک تجربه تازه داشت. نفیر بمب، گلوی شب را شکافت و به قلب کوچه «تعاون» خورد. مردم آستانه اشرفیه، کوچه «فتحالمبین» را به نام قبلیاش هم صدا میزنند. آن شب، آن صدای مهیب کوچهبهکوچه جلو رفت و مردم را، آنها را که در پرالتهابترین شبهای ایران، خواب به چشمشان آمده بود، بیدار کرد. بیدارها اما از فاصلهای نزدیک، نور و صدا و لرزش را دیده بودند. جنگ بالاخره رسیده بود به آستانه.
🔹ساکنان خیابان فردوسی آستانه اشرفیه، بامداد سوم تیرماه با صدای انفجار از خانههایشان بیرون آمدند و زبانههای آتش آنها را به سمت کوچه تعاون در این خیابان کشاند. شهر کوچک آنها شوکه شده بود: دو خانه مسکونی، خانه دو همسایه قدیمی دیگر وجود نداشت و از آنها فقط دو گودال بزرگ و عمیق و کوهی از آوار و آتش باقی مانده بود. آنها 16 نفر از همسایههایشان را در آخرین حملات اسرائیل به ایران، قبل از آتشبس رسمی از دست داده بودند؛ همان شبی که چند شهر ایران از شدت صدای انفجارها و پدافندها بیخواب شده بود. حالا از این 16 نفر، 12 نفر شناسایی شده و چهار نفر هنوز مفقود و ناشناس ماندهاند.
🔹نیمهشب سوم تیرماه، خانهای که محمدرضا صدیقیصابر، دانشمند هستهای و اعضای خانوادهاش در آن اقامت داشتند، در آستانه اشرفیه موشکباران شد و همه 12 نفری که در خانه پدری صدیقیصابر بودند، شهید شدند. تعدادی از اعضای این خانواده همان لحظه جانشان را از دست دادند و قطعاتی از پیکرهایشان کمکم از زیر آوار بیرون کشیده شد. آنجا خانه پدر همسر محمدرضا صدیقیصابر بود؛ هفته پیش از حمله، خانه خودش در تهران با حمله موشکهای اسرائیل تخریب شد و فرزند 17 سالهاش شهید.
🔹یکی از اقوام پدری شهید صدیقیصابر حالا به «هممیهن» میگوید که از 12 شهید خانواده، بعضی پیدا شده و به خاک سپرده شدهاند و تعدادی هم هنوز نتیجه آزمایش DNA شان مشخص نشده تا متوجه شوند قطعات بدنشان متعلق به این خانواده است یا همسایهها.
🔹افسانه، روانشناس و ساکن آستانه اشرفیه است و در خانهای نزدیک به محل اصابت موشک زندگی میکند. بامداد سوم تیرماه، موج انفجار شدید به خانه او هم رسید و آنقدر شدید بود که برای چندلحظه تصور کرد خانه خودش منفجر شده است.
🔹صبح سهشنبه، ساعاتی بعد از آن انفجار شدید از خانه بیرون آمد و با حجم آوار و تخریب دو خانه ویلایی روبهرو شد. در این حادثه، خانه دو خاله او هم خراب شد اما خودشان سالم ماندند. او تعریف میکند که از آن دو خانه، فقط یک گودال بزرگ و عمیق باقی مانده که پر از آب شده است. شدت انفجار باعث شده بود که تا شعاع 20 متری از محل حمله، پنجره خانهها شکسته شود.
🔹او میگوید: انفجار طوری بود که یکی از همسایهها به هلالاحمر زنگ زد و گفت که در باغچه خانهاش یک دست قطعشده افتاده. جنازهها پرتاب شدهبودن و فکر نمیکنم جسد سالمی از زیر آوار بیرون کشیده شده باشه.
امتداد
@emtedadnet