شیشههای لرزان، روزگار مضطرب
✍🏻هممیهن–سارا سبزی: هدا در میان بمباران تهران خودش را به تهران رساند تا با کودکی که به تازگی به سرپرستی پذیرفته برای اولین بار ملاقات کند؛ ملاقاتی در میانه جنگ برای رسیدن به آغوش خانواده. حالا آتشبس ایران و اسرائیل آغاز شده و کودک پنجماهه هدا دیگر در میان صدای انفجار و پدافند تهران نیست و به جای امنی رسیده است.
🔹بعد از 12 روز حمله اسرائیل به ایران، بالاخره بامداد سوم تیرماه آتشبس میان ایران و اسرائیل شروع شد؛ آن هم در شرایطی که شب پیش از آن 12 نقطه از شهر تهران مورد حمله قرار گرفت و چند ساختمان خانه مسکونی نزدیک یکی از مراکز بهزیستی تهران آسیب دیدند.
🔹در روزهای گذشته سازمان بهزیستی از برنامههای خود برای تامین امنیت افراد تحت پوشش خود گفت که یکی از آنها تسریع در فرآیند واگذاری کودکان به خانوادههایی بود که از پیش صلاحیت آنها احراز شده بود، اما بعد از آغاز جنگ بررسی پروندههای آنها سرعت گرفت.
🔹حسن موسویچلک، معاون اجتماعی سازمان بهزیستی از جلسات کمیته بحران این سازمان برای گروههای تحت پوشش این سازمان میگوید. او به «هممیهن» میگوید اولویت اول این سازمان در شرایط جنگ، واگذاری افراد تحت پوشش مانند کودکان، توانخواهان و سالمندان به خانوادهها و اولویت دوم هم انتقال به مراکز امنتر بود:《علاوه بر این افراد تحت پوشش مراکزی که در نقاط حساستر بودند و ممکن بود خطری برایشان ایجاد شود را جابهجا کردیم. این اقدام هم فقط خاص تهران نیست و ظرف سه روز به کمک همکاران سازمان بهزیستی این اقدام انجام شد.»
🔹سپیده علیزاده، مدیر موسسه نور سپید هدایت:
این روزها بارها شاهد بودیم کارتنخوابهایی که ممکن است خانوادهای داشته باشند، با آنها تماس گرفتهاند اما جواب تلفنشان داده نمیشود؛ یعنی خانواده در این شرایط هم حاضر نیست آنها را تحمل کند؛ مثل بیماران اعصاب و روان که که در شرایطی مثل تعطیلات نوروز مردم بیشتر عزیزان خود را به تیمارستانها میسپارند.»
🔹زهرا یاوری، مدیرعامل بنیاد خیریه روشنای امید است که این روزها برای دختران کوچک مجموعهاش اردوی نجات گذاشته است. او درباره تجربه این روزها به «هممیهن» میگوید: «روز اول برای اینکه بچهها را به اردو ببریم قوانین کمی سخت بود و نمیدانستیم باید با آنها چه کار کنیم. فکر کردیم شاید بهتر باشد هر دو بچه را به یک مربی بدهیم که با خودش ببرد. اما متوجه شدیم این کار سختی است و اگر برای بچه اتفاقی بیفتد، پیگرد قانونی شدیدی دارد. با بهزیستی تعامل کردیم و گفتند، میتوانیم از شهر خارج کنیم اما مانند اردوهای معمولی باشد. ما هم مجوز گرفتیم و بچهها را بیمه کردیم و این شانس را داشتیم که یکی از مربیان خارج شهر ویلا داشت.
🔹او میگوید مربیان و مسئولان موسسه بعد از سه روز توانستند بچهها را به باغی سمت کردان منتقل کنند، اما این انتقال هزینههای زیادی برایشان در پی داشته است: «در هشت روز، ما ۲۵ میلیون تومان هزینه برای بچهها کردیم. ما مجبور شدیم همهچیز را خریداری کنیم و هزینههایمان چندینبرابر شد
امتداد
@emtedadnet