🔸نگارنده به جهت مقاومت و حملات موثر نظامیان جان بر کف بر علیه رژیم کودک کش و غاصب صهیونیستی و مقاومت و همبستگی کم نظیر مردم در برابر توطئه صهیونیست ها، می ایستم و کلاهم را به احترام دو امر ذکر شده در بالا در این جنگ ترکیبی ۱۲ روزه بر می دارم .امید است این دو امر حیاتی مقاومت و همبستگی ، در کشورم جاری و دائمی بماند . همچنین به شهدای اخیر بویژه سرداران شهید و دانشمندان هسته ای و مردم مظلوم که با خون خویش حقانیت و مظلومیت ایران اسلامی را به جهانیان به اثبات رساندند درود می فرستم.
این جنگ ترکیبی که شاید در دنيا کم نظیر باشد با پیچیدگی های که داشت به مانند کاربرد موشک و پهباد ، ایجاد جنگ روانی ، عملیات سایبری ، استفاده از هوش مصنوعی، شبکه های جاسوسی، اطلاعاتی و امنیتی درس ها و عبرت های مهمی داشت که به برخی از آن ها به شرح ذیل میپردازم
۱- نگهداشت مردم بعنوان قدرت برتر:
اولین درس این جنگ ترکیبی مقاومت و همبستگی کم نظیر مردم در برابر توطئه دشمن بود .
مردم در میدان نباشند قوی ترین موشک ها و زرادخانه های دنیا هم مانع شکست نخواهند شد ، باید مردم را به معنی حقیقی، حامی و پشتوانه حکومت دانست و برای حفظ آنان به مطالبات شان توجه کرد .لذا این مردم هستند که با حضور فعال در عرصه های متفاوت سیاسی ،اقتصادی ، صنعتی و نظامی به حکومت ها مشروعیت می بخشند ، این حضور مردم باید در همه عرصه های گفته شده مستمر باشد؛ چراکه اگر مقطعی باشد ، اصولا دولت ها ضعیف و ناکارآمد می گردند.
۲-مولفه ايمان:
ايمان بعنوان یکی از عوامل موفقیت و پیروزی در جنگ ترکیبی بشمار میرود ، صاحب نظران سیاسی ، اجتماعی و…اگر بخواهند جامعه ایران را در ابعاد مختلف تحلیل کنند باید فاکتور ايمان را در محاسبات خود لحاظ نمایند تا واقعیت های موجود جامعه را فهم نمایند.
۳-باور مندی ملت و دولت :
در این جنگ باورمندی مردم به حکومت و حکومت به مردم جانی دوباره یافت .دیرزمانی بود که بین مردم و حکومت فاصله افتاده بود ، تبلیغات رسانه های غربی و خود تحقیری باعث شده بود که مردم از حاکمیت فاصله بگیرند و از سوی دیگر حاکمیت هم مردم را (اکثریت مردم ) فراموش کرده و به مطالبات مردم بی توجهی میکرد، البته نقش پروژه نفوذ که باعث این شکاف شده بود را نباید فراموش کرد.
ولی این جنگ باعث گردید مردم به حاکمیت مجددا باورمند شوند و حاکمیت هم مردم را به عنوان حامی خویش باور نماید .
۴-تخصصی کردن و تقسیم کار اجتماعی :
موازی کاری دستگاه های امنیتی و بعضا اشتغال به فعالیت های دیگر به غیر از فعالیت های نظامی ،ضعف هایی را در این جنگ ترکیبی نشان داد ،بسیاری از دلسوزان نظام در طول سال های گذشته از موازی کاری و ورود نظامیان به حوزه غیر مرتبط تذکرات مشفقانه داده بودند. فلذا زین پس باید دست از امور موازی کاری برداشته شود و نظامیان از ورود به فعالیت های سیاسی و اقتصادی پرهیز نمایند .در این جنگ ،این رویکرد باعث ضعف هایی در روند انجام کار شد .که منجر به خسارات جبران ناپذیری شد.
۵-وجود عوامل نفوذی در سطوح عالی نظامی :
در واقعه شهادت هنیه، در تاریخ ۴۰۳/۵/۱۰طی یاداشتی نوشتم ” شهادت هنیه و ضرورت برخود با عوامل نفوذ” اگر آنروز توجه شده بود، نباید امروز شاهد شهادت سرداران و دانشمندان خود می بودیم .
شناسایی عوامل نفوذ کار پیچیده ای نیست ،لازم است اراده ای پشت آن باشد .تا بتوان برآن فائق آمد .
۶- شبکه جاسوسی :
در این جنگ ترکیبی که با فعالیت و آموزش مستمر وطن فروشان روبرو شدهایم . چرا باید برخی از هم وطنان ما با دول متخاصم همکاری نمایند . در این میان رصد، کنترل و ساماندهی اتباع خارجی نیز بایستی در اولويت های نظام سیاسی قرار گیرد
۷- صدا و سیمای ما باید به معنای واقعی کلمه ملّی باشد :
صدا و سیما باید محل طرح دیدگاه های سیاسی مختلف باشد، در این جنگ ترکیبی متاسفانه بیشتر کارشناسانی که در شبکه ها ی مختلف می آوردند ، نمایندگی بیشتر از ۱۰ تا ۱۵ درصد مردم جامعه را نداشتند و بیشتر مردم آنان را اصلا نمی شناختند!
صدا و سیما بعنوان رسانه ملّی خاصه در شرایطی بحرانی می بایست از همه دیدگاه ها استفاده نماید تا در همبستگی ، وحدت و انسجام جامعه موثر واقع شود .
۸-در شرایط بحرانی مدیر بحران نداریم :
در این جنگ ترکیبی مشخص شد فاقد مدیر و مدیریت بحران هستیم ، بیشتر مدیران ، مدیران بزم هستند تا رزم .
مدیرانی که بر اساس رزومه ، قوم گرایی و رفاقتی انتخاب گردیده اند بیش از این نمیتوان انتظار داشت.
ادامه یاد داشت درس های جنگ ترکیبی
باید سازمان استخدامی به این مهم توجه کند و راهکارهای عملی برای جذب نخبگان در مسئولیت های کلیدی اتخاذ نماید .
۹-هوشمندی نظامیان در هر شرایط :