دکتر موسی غنینژاد؛ اقتصاددان در سرمقاله امروز روزنامه دنیای اقتصاد نوشت:
حمله نظامی بامداد ۲۳ خرداد اسرائیل به ایران، با هر حسابی در چارچوب روابط بینالملل، تجاوزی آشکار به حاکمیت ملی ایران و اقدامی بهغایت وحشیانه و غیرانسانی است.
یکبار دیگر ثابت شد که در عرصه روابط سیاسی بینالمللی در مواردی نهچندان اندک، حرف آخر را نه قوانین حقوقی بلکه قانون جنگل میزند.
رژیم اسرائیل که خود محصول نوعی اندیشه مهندسی اجتماعی-سیاسی پیچیده است، بنا به شرایط خاص خود به دلایلی نتوانست در قامت دولتملت مدرن عادی ظاهر شود.
هر زمان که در کشاکش نیروهای سیاسی داخلی اسرائیل، افراطیون مجذوب توهمات آخرالزمانی دست بالا را پیدا کردند، این رژیم عملا در قامت دولت یاغی ظاهر شد که نهتنها قوانین بینالمللی را زیر پا مینهد، بلکه هیچ اعتنایی به ملاحظات حتی نزدیکترین متحدان خود ندارد.
۱- در مواردی، از جمله آنچه اکنون در مورد تجاوز نظامی اسرائیل به ایران اتفاق افتاده و قانون جنگل در روابط بینالمللی حاکم میشود، تنها منطق قدرت و موازنه نیروها عمل میکند. فعلا بزرگترین قدرت نظامی دنیا (ایالاتمتحده آمریکا) و متحدان غربیاش طرف اسرائیل را گرفتهاند و چشماندازی هم برای تغییر چنین وضعیتی وجود ندارد.
آنچه دولت ایران در این شرایط میتواند انجام دهد، رفتن به سوی متحدان یا حداقل کسب پشتیبانی کشورهایی است که منافع ملیشان در برقراری صلح و ثبات در منطقه و ایران است؛ مانند کشورهای جنوب خلیجفارس بهویژه عربستانسعودی، چین و پاکستان (که به سلاحهای هستهای مجهز است).
اکنون زمان آن است که قدرت سیاسی حاکم بر کشور ما، منافع ملی ایران را یکبار برای همیشه به درستی تعریف کند و استراتژی ملی ایران را فارغ از شعارهای جهانوطنانه خیالپردازانه تعریف کند.
۲- بعضا سخنانی به گوش میرسد، حتی از سوی معدود «روشنفکرانی» که گویی در توهم رهایی ایران به دست متجاوزان خارجی هستند.
این سخنان، جای تحیر و تاسف عمیق دارد و بسیار خطرناک است. فراموش نکردهایم روزنامهنگار نادان و بیخبر از تاریخ و دیپلماسی منطقه که به یاری برنار هانری لویِ «فیلسوف» چپگرای فرانسوی، دلال سیاسی موساد اسرائیل، حضور رئیسجمهور فرانسه رسید تا آرمان آزادیخواهی ایرانیان را به گوش او برساند!
یادآوری میکنیم که برنار هانری لوی و جناحی از حزب سوسیالیست به رهبری دانیل میتران همسر رئیسجمهور اسبق فرانسه از طرفداران سرسخت «کشور مستقل کردستان» با پشتیبانی اسرائیل هستند.
این واقعیت را مقایسه کنید با این ادعای کذایی که گویا اسرائیل و ایران از زمان کوروش متحد سیاسی یکدیگر بودهاند!
این واقعیت تاریخی که کوروش قوم یهود را از ستم مصریان رها کرد به صورت اتحاد سیاسی دو کشور وانمود میشود، حال آنکه دولت یهود یا اسرائیل پدیداری متعلق به نیمه دوم سده بیستم میلادی است و تا پیش از آن هیچگاه از لحاظ واقعیات تاریخی عینیت خارجی نداشته است.
شبیهسازیهایی از این دست که گویا ایران و اسرائیل منافع ملی مشترکی دارند، بخشی از پروپاگاندای توخالی اسرائیلی است تا نیات پلید تجزیه و تضعیف ایران را از انظار عمومی بپوشانند.
📺 @ecoiran_webtv