✍️ یادداشتی از اکبر ببری
🔸در گرگومیشی که آتشبس، پایانی بر غرشهای دوازدهروزه مینهد و روایت رسمی، از تریبونهای قدرت تا پژواک رسانهها، یکسره در حال سرودن قصیدهٔ فتح و ظفر است، چه بسا که بزرگترین هزیمت، نه در میدان نبرد، که در خلوتگاهِ باور و در بزنگاهِ توحید، در حال تکوین باشد.
🔸آنجا که «سُکرِ پیروزی»، حجابی میشود ستبرتر از هر سپر دشمن و غفلت از صاحب نصرت، شکستی عمیقتر از هر شکست ظاهری را رقم میزند.
🔻اما در این سرور و غوغای ظفرمندی، خطری بس عظیمتر از هر شکست میدانی در کمین است:
🔸شکست در ساحت توحید و غفلت از آن یدِ بیضایی که صاحب اصلی نصرت و گشایش است.
🔸زمانی که پیروزی به حجابی برای دیدن حقیقت بدل میگردد و شرکِ خفی، در جامه فاخر خودباوری و اتکاء به اسباب رخ مینماید.
سوره مبارکهٔ نصر، با طلیعهٔ شکوهمند
«إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ»
آغاز میشود، اما در اوج این بشارت، آنگاه که انتظار میرود فرمان به جشن و مباهات صادر شود، ناگهان مسیر کلام به سمت درون میچرخد و امری غافلگیرکننده و تأملبرانگیز صادر میشود:
«فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَاسْتَغْفِرْهُ».
🔸این چرخش از «فتح» به «تسبیح» و از «نصرت» به «استغفار»، خود بزرگترین درسگفتار مکتب توحید است.
🔸پیامی که به سالکِ طریقِ حقیقت هشدار میدهد که هر گشایش بیرونی، اگر به شهودِ حضورِ فاعل حقیقی منجر نشود و بنده را به خشیت و تذلل در برابر مبدأ فیض نکشاند، خود ابتلا و آزمونی سخت است.
🔸این پارادوکس، عمیقترین آموزهی مکتب عرفان اسلامی است که اگر در پس هر فتح و ظفری، صاحب فتح و تمام کننده کارها را نبینیم و حال دل فاتحان خشیت و کوچکیِ در برابر عظمت پروردگار فتح آفرین نگردد، خود عین حجاب و مقدمهی آزمونی دشوار خواهد بود.
🔸آزمونی که چه بسیار فاتحان را در لحظهی سرمستی از پیروزی، به خاک مذلت کشانده است.
🔸باید توجه کنیم که هرگاه نصرت به «ما» و ابزارهای «ما» نسبت داده شود، شرکی است که بنده را از مدار عبودیت خارج کرده و مستحق بلا میگرداند، چرا که استغفار پس از فتح، خود گواهی است بر اینکه حتی بزرگترین گشایشها نیز میتواند دامگاه غرور و خودبینی باشد و ضرورت خود انتقادی و اعتراف و جبران خطاها را گوشزد میکند.
🔸اکنون که نهادهای قدرت، با وسواسی کمنظیر، دستاوردهای نظامی را برمیشمارند و سیمای ایران را در قاب موشکها و پهپادها به تصویر میکشند، وظیفهی خطیر اهل نظر و صاحبدلان آن است که هشدار دهند این تکیهی افراطی بر اسباب مادی و این غفلت از مسببالاسباب، میتواند همان انحرافی باشد که پیروزی را به سرابی هلاککننده بدل میکند.
🔸تردیدی نیست که مجاهدتها، ابتکارات و اقتدار دفاعی فرزندان این مرز و بوم، ستودنی و شرط لازم برای جلب عنایت الهی است، اما نباید فراموش کرد که نقطهی ثقل و قوت راهبردی ایرانزمین، نه در زرادخانههایش، بلکه در آن پشتوانهی توحیدی و حضور ایمانی ملتی نهفته است که قرنهاست از اعماق جان باور دارد «کَلِمَةُ اللَّهِ هِیَ الْعُلْیَا».
🔸این سرمایهی معنوی، قدرتی است که در هیچ محاسبهی مادی نمیگنجد و غفلت از آن، به معنای تهی کردن اقتدار از جوهرهی اصلی خویش است.
🔸اگر در لحظهی فتح، به جای بانگ «استغفرالله» از زبان رسانهها و مسوولان، تنها هیاهوی انتقامجویی و هیجانزدگی به گوش رسد و اگر به جای دعوت مردمان به سجادهی شکر و تسبیح، آنان را به فخر فروختن بر آهن و آتش فراخوانیم، آنگاه باید بیمناک بود که از بلندای معنوی «فتح مکه» که با تواضع و عفو همراه بود، به ورطهی خطرناک «امتحان احد» لغزیدهایم؛ آنجا که غفلتِ لحظهای از فرمان الهی، پیروزی را به شکستی تلخ مبدل ساخت.
مگر نه اینکه قرآن با قاطعیت اعلام میدارد:
«وَمَا النَّصْرُ إِلَّا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ» (آلعمران/۱۲۶)
🔸تا این حقیقت را در جانها ریشهدار کند که تکیه بر امکانات و آنچه در دست است، اگر با اتکال به قدرت لایزال الهی همراه نباشد، عین بیایمانی است؟
🔸مگر نه اینکه مطابق آموزههای ائمه، ایمان کامل آنجاست که دل به امداد غیبی خوش باشد، نه به انبارهای مملو از سلاح؟
🔸باید توجه کنیم که هر پیروزی، دریچهای است به سوی امتحانی جدید در وادی توحید.
🔸وای بر آن روزی که ملتی که خاک کشورش با خون عارفان و شهیدان آبیاری گشته تا بذر توحید در آن بپاید، در هیاهوی ظفرمندی آداب حضور در محضر حق را فراموش کند و در دامنهی کوه رفیع توحید، به شرک خفیِ خودبینی و خود مطلق شدگی مبتلا گردد.
🔸آنگاه است که نزول بلا نه از جانب دشمن بیرونی، که از غفلت درونی و از دل این فراموشی بزرگ برخواهد خاست.
https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1673367
🌷🇮🇷 @jamarannews