🖊 یادداشتی از سید محمود صدری
🔸در حالی که هنوز جزئیات توافق ارمنستان و جمهوری آذربایجان روشن نبود، مواضع شتابزده و بسیار تند بعضی مقامات و صاحبنظران سیاسی، ناشکیبایی آنها را نشان داد. پیرامون این توافق چند نکته قابل تأمل است:
۱) آقای ترامپ با انجام این ابتکار در صدد است که محبوبیت خود را به عنوان یک فرد صلحطلب افزایش دهد تا جایزه صلح را به دست آورد. وی در این دیدار بیشتر روی همین نکته تأکید داشت و اظهار نمود که آقای الهام و پاشینیان موافق این امر هستند. البته حضور طرف آمریکایی در قفقاز یک گام بسیار مثبت در سیاست خارجی ترامپ محسوب میگردد و به عنوان یک پیروزی محسوب میشود.
۲) ارمنستان در پی توافق با جمهوری آذربایجان، حاکمیت خود بر استان سیونیک را تثبیت کرد و بر بلند پروازیهای الهام علی اف و اردوغان خط بطلانی کشید. این امر در جهت منافع ایران نیز هست. مقامات کشورمان با هرگونه تغییر مرزها و خدشهدار شدن حاکمیت ارمنستان مخالفت کرده بودند که این توافق هم بر مواضع ایران صحه میگذارد و هم این هدف مهم ایران را بدون هزینه تأمین میکند.
۳) تحقق این مسیر یک پیروزی برای باکو و ترکیه است؛ اگر چه تمام هدف آنها که به دست آوردن حاکمیت بر دالان بود را تأمین نمیکند. بدیهی است که خطوط مواصلاتی از استان سیونیک یک امر حتمی و ممانعت از آن غیر ممکن است. آنچه که به زیان ایران میباشد، مخدوش کردن مرز مشترک با ارمنستان است که در این توافق وجود ندارد و ارمنیها هم هرگز به آن تن نمیدهند.
۴) آقای الهام با پیوند با اسرائیل و با سیاستهای مدبرانه و با اغتنام از فرصت گرفتاری روسیه و نیازمندیهای انرژی اروپا توانسته موقعیت بالایی را برای خود به دست آورد. رژیمی که حقوق بشر را رعایت نمیکند و مورد قبول غرب نبوده، اکنون با سیاستهای مدبرانه جایگاه بسیار خوبی را در بین کشورهای غربی و سطح جهان به دست آورده است. باکو در برابر روسیه و ایران بسیار قدرتمند عمل کرده و تقریبا به همه اهداف خود از جمله اهمیت دادن به راه زنگزور در سطح جهان دست یافته است.
۵) بر خلاف مواضع عدهای از مقامات، اظهار نظرات مسئولین رسمی دولتی، مبتنی بر عقلانیت و واقعیت بود. وزیر امور خارجه و سخنگوی دولت مواضع میانه و درستی را اتخاذ نمودند.
۶) ایران در طی سالیانی که بحران قفقاز وجود داشته، صرفا سیاست منفعلانه داشته و ابتکار و خلاقیتی برای حل بحران ارائه نداده است. سیاست ایران در این مدت فقط جنبه نفی داشته و هیچ گام مثبتی را در حل و فصل سیاسی و ایجاد توافق دو کشور ارمنستان و آذربایجان برنداشته و تنها به نفی اقدامات پرداخته است.
۷) متأسفانه سرگرم بودن ایران در مسأله فلسطین، انزوای سیاسی و درگیر بودن با غرب و برخوردار نبودن از اقتصاد قوی برای همکاری با ارمنستان، عدم تحقق راه شمال و جنوب به مدت سی سال و… ظرفیتهای کاری و اثرگذاری مثبت با این دو کشور را در محاق قرار داده است؛ به طوری که مبادلات تجاری ارمنستان با ترکیه بیش از ایران میباشد.
۸) موضعگیری علیه ناتو یک سیاست نابخردانه است. اولا، ترکیه عضو ناتو و همسایه ایران است. ثانیا، اسرائیل متحد باکو است. ثالثا، ارمنستان از روسیه دور شده و با کشورهای غربی روابط نزدیک برقرار کرده است. لذا تعبیر حضور یک شرکت آمریکایی به ناتو بسیار اشتباه است. ایران باید تلاش کند در منازعات خود با آمریکا پای ناتو را به میان نکشاند. دشمنی با ناتو یک نیروی بزرگ دیگر را در مقابل ایران قرار میدهد. چرا مسئولین این گفته حکیمانه ایرانی که «هزار دوست کم است و یک دشمن زیاد» را آویزه گوش خود قرار نمیدهند؟
۹ ) ایران بر خلاف گذشته باید سیاست مثبت و فعالی را در قفقاز دنبال کند. داشتن ابتکارات سیاسی برای رفع مخاصمات ارمنستان و آذربایجان، پیشنهادات عملی برای همکاریهای چهارجانبه ایران، آذربایجان، ترکیه و ارمنستان، اهمیت دادن به مسیرها و اجرایی کردن طرحهای مواصلاتی و شرکت در پروژهها و توافقات این دو کشور و تلاش برای حل و فصل مسائل باقی مانده ارمنستان و آذربایجان میتواند نقش پررنگتری به کشورمان بدهد./ جماران
https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1678201
🇮🇷 @jamarannews