درس هفتم
✍🏻امتداد-کریم عابدی، استاد دانشگاه و عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت ایران اسلامی
🔹امام حسین(ع) “زیبا” زیست و “زیباتر” مرد. بین “مرگ” و “زندگی” تناسبی وجود دارد. “نحوهی زیستن”، “نحوهی مرگ” را نیز تبیین و مشخص مینماید، هر کسی آن چنان میمیرد که آن گونه زندگی میکند، و به قول مرحوم شریعتی:
“خدایا، چگونه زیستن را تو به من بیاموز، چگونه مردن را خود خواهم آموخت؛ خدایا، به من زیستنی عطا کن که در لحظهی مرگ، بر بیثمری لحظهای که برای زیستن گذشته است، حسرت نخورم و مردنی عطا کن که بر بیهودگیاش، سوگوار نباشم. بگذار تا آن را من، خود انتخاب کنم، اما آنچنان که تو دوست داری”.
🔹حقیقتاً امام حسین(ع) زیستنی زیبا داشت و مردنی زیباتر؛ زیباترین و باشکوهترین “مردن” که در “شهادت” جلوه و تجلی پیدا میکند. امام اساساً از چه زاویهای به مقولهی “مرگ” مینگریستند؟ ماهیت مرگ در نگرش امام چگونه بود؟ جلوههای بارز مرگ “حقیقی” در نظر ایشان چه بودند؟ چگونه امام و یارانش مسألهی مرگ را حل کرده بودند؟
🔹 چرا امام و یارانش از مرگ هراسی نداشته و از آن استقبال میکردند؟ اینها نمونهای از سؤالاتی هستند که در مقولهی “امام حسین، مرگ و شهادت” مطرح میشوند. با مدّاقه نظر و ژرفنگری در سخنان، رفتار و کردار امام در طی نهضت عاشورا میتوان در حد “وسع خود” به لایههایی از پاسخهای سؤالات مذکور دست یافت و در پرتو این پاسخها، درسهای زیبایی را برای “نحوهی زیستن” خویش آموخت که پیامد طبیعی آن داشتنِ “مردنی زیبا” خواهد بود.
⬆️متن کامل در فایل پی دی اف بالا
امتداد
@emtedadnet